رضارضا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

رضا مهاميديان

رضا در مكه

1393/3/5 13:20
نویسنده : مامان گلي
167 بازدید
اشتراک گذاری

در اينجا بخشي از عكسهاي مكه رو ميذارم

اينجا مسجد شجره است يا به قول رضا مسجد شجرات. اولش كه اومديم اينجا رضا خواب بود وقتي بيدار شد خيلي بدقلقي كرد و اذيت شدم تا سرحال اومد يه آبخوريهايي داشت كه دكمه هاش زياد تو چشم نبودن و هر كي مي اومد بايد چند دقيقه اي دنبالشون مي گشت رضا اينها رو كشف كرده بود و با افتخار برا بقيه فشار مي داد اين عامل باعث شد يه كم سرحال بشه و دست از بداخلاقي برداره.

حتي رضا هم با ديدن كعبه حالت عرفاني به خود گرفت و در حين انجام مناسك حج مدام اصرار داشت كه خودش طواف رو انجام بده ولي ازدحام و شلوغي بيش از مقداري بود كه بتونه خودش طواف كنه. صفا و مروه خيلي حالت عرفاني داشت و هنوز كه هنوز وقتي ياد سعي صفا و مروه مي افتم شيريني و ياد اون لحظه منو از خود بيخود مي كنه. از دوجا خيلي خوشم اومد و خاطرشون خيلي تو ذهنم پر رنگ نقش بسته يكي مسجد شجره بود به خصوص بعد از نماز عشا و اينكه همه سفيد پوش و لبيك گويان راه مي افتادن برن سمت مكه آدم مو به تنش سيخ مي شد و صحنه محشر و قيامت رو جلو چشمش تصور مي كرد بي اختيار اشك مي ريختم از ترس از شور شعف و به شكرانه نعمتي كه خدا براي من فراهم كرده بود و لذت چشيدن طعم چنين لحظاتي را نصيبم ساخته بود و ديگري سعي صفا و مروه كه نمي دونم چرا ولي بيشتر از بقيه اعمال حج به دلم نشست. رضا هم اينو فهميده و هر وقت توي تلويزيون تصوير صفا و مروه مياد بدو بدو مياد سمتم و به زبون خودش ميگه مامان دبا و ملوه

اينجا طبقه بالاي مسجد الحرام هست هر چي منو رضا دنبال طوافهاي طبقات دو و سه گشتيم نتونستيم راه ورود به اين طبقات رو پيدا كنيم آخرش به همينجا قناعت كرديم و نشستيم برا نماز

و باز شكلك در آوردن رضا موقع عكس گرفتن

 

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)